مقالات » شخصيت‌ها » شعرا » ملا فضل علی نصرآبادی

ملا فضل علی نصرآبادی

ملا فضل علی نصرآبادی

تاریخ ثبت : چهار شنبه 11 فروردين1389


تعداد بازدید : 2946


ملا فضل علی نصرآبادی 

• اشاره 
نصرآباد کویر، اینک با نام جدید سفید شهر از توابع شهرستان آران و بیدگل می باشد. این شهر کوچک، خاستگاه علما و شعرای بزرگ و بنامی بوده که از مشهورترین ایشان ملا فضلعلی نصرآبادی متخلص به«فضل» است. 
• درباره شاعر
این شاعر توانا در عصر افشاریه و زندیه می زیسته و احتمالاً تا اوایل حکومت قاجار در قید حیات بوده است. از او دیوان شعری با نام«مجلس افروز» بر جای مانده است.
از زندگانی وی اطلاعی در دست نیست جز مطالبی که از مقدمه اشعار همین دیوان می توان استنباط کرد:
شاعر، ده فرزند داشته که به سوگ تمامی آنها می نشیند. در هشتاد سالگی، دهمین فرزند خود را از دست می دهد؛ فرزندی که مونس و غمخوار پدر و سخن سنج و دانا بوده است. 
به هنگامی که بار اندوه این مصیبت بزرگ بر دوشش سنگینی کرد و از زندگی امید بریده بود، برای تسلی خاطر به اشاره عالم زمان و فقیه نیک نام «ملا محمد نصرآبادی» به سرودن این منظومه روی آورد.
با مطالعه مجلس افروز آنچه به دست می آید این است که شاعر از افراد متوسط جامعه روزگار خود بوده و با ذکر عنوان«دهقان» برای خویش، پیدا است که پیشه کشاورزی داشته و از این راه امرار معاش می کرده است. وی مردی مؤمن و پارسا و علاقه مند به حکایات و روایات و مسائل دینی بوده و از این جهت عنوان«ملا» داشته و به ملا فضلعلی شهرت داشته است.(1) 
• درباره مثنوی
مثنوی مجلس افروز، اثری است حماسی دینی به بحر متقارب مثمّن مقصور یا محذوف در شناخت نیای پیامبر اکرم- صلی الله علیه و آله- و شرح زندگی او از تولد تا ازدواج با خدیجه کبری- سلام الله علیها- در شش هزار و دویست بیت.
آن چه در سال های واپسین عمر، یار او در سرودن این منظومه بوده، طبع روان او می باشد و گرنه از تحصیلات ادبی که اندوخته شاعران صاحب نام است بهره چندانی نداشته و سخن خود را به همان گویش متداول عامه مردم (زبان روز) بیان کرده است.
وی داستانها را به روایت راویان معتبر یاد می کند و خود ظاهراً حافظه ای نیرومند داشته و گاهی هم به این مآخذ اشاره ای دارد از جمله در ذکر بحار الانوار:
یکی داسـتانی چو خرم بهار             بیان سازم از نکته سنج بحار
 
و یا روضة الواعظین که چنین می گوید:
چنین گفت دانای تاریـخ بین             حدیثی هم از روضة الواعظین
نصرآبادی در سخنش توجه به فردوسی دارد و گاهی ابیاتش رنگ و بوی سخن استاد طوس را به خود می گیرد. پیدا است که شاهنامه را خوانده و یا قسمت هایی از آن را به خاطر داشته است با توجه به این بیت فردوسی:
مبادا که در دهر دیر ایستی               مصیبت بود پیری و نیستی
می گوید:
تو بی مال اگر در جهان زیستی             قیامت بود پیــری و نیســتی
وی همچنین از آیات قرآنی و ضرب المثلهای تازی و پارسی سود برده و خود نیز گاهی ابیاتی دارد که در حکم ارسال مثل است. کلامش روان و از تعقید به دور است. به برخی از صنایع ادبی توجه دارد و ابیاتی زیبا در سخنش توان یافت. دیگر آنکه در مواردی که ایجاب می کند، به شیوه استادان بزرگ چون فردوسی و سعدی و ... به نصیحت گری می پردازد. 
استاد حسن عاطفی، در مقدمه مثنوی مجلس افروز علاوه بر موارد بالا مطالب جالبی در ویژگی های شعر ملا فضلعلی استخراج کرده که این مقال را مجال ذکر آن نیست؛ علاقه مندان به کتاب مذکور مراجعه نمایند.
 
•نسخه های مجلس افروز:
مجلس افروز از آنجا که منظومه ای است دینی و با زبانی ساده، از همان آغاز کار مورد توجه عامه مردم قرار گرفته و جای خود را در میان علاقمندان به روایات تاریخی و مذهبی، باز کرده و امروزه نسخه های خطی نسبتاً فراوانی از آن موجود است.
- یک نسخه از این مثنوی در آستان قدس رضوی است که در 2 رمضان سال 1240 نوشته شده است و دارای 5800 بیت است.
- یک نسخه هم نزد شخصی به نام خازن زفره ای در اصفهان بوده که در 3 شوال 1240 کتابت شده است.
- نسخه دیگری در کتابخانه دانشگاه تهران به خط حسین بن الحاجی محمد مسکنانی است که در جمادی الثانی سال 1252 کتابت شده است و در فهرست آن اسم ناظم، «فضل» گفته شده است که این غیر صحیح است.(2)
- نسخه ای هم در کتابخانه حضرت آیت الله العظمی گلپایگانی به شماره61/18 نگهداری می شود با این مشخصات: برگ آخر افتاده، جلد تیماج قهوه ای، بی کاتب، در 178 برگ به ابعاد 17x5/21    
- یک نسخه از این دیوان به قطع 17x22 و با جلد تیماج قهوه ای بدون تاریخ کتابت در کاشان، کتابخانه خصوصی آقای عباس بهنیا موجود می باشد.
- همچنین دو نسخه از این مثنوی در کتابخانه استاد حسن عاطفی کاشانی موجود است که یکی از آنها استنساخ محمدصادق بن محمدباقر قمی، ساکن مشهد باریکرسف(اردهال) به تاریخ محرم الحرام1236 می باشد.
 
• ادله نصرآبادی بودن شاعر
آقای سید محمد ساداتی نژاد در کتاب تاریخ سفیدشهر به ذکر شواهدی در انتساب این شاعر ارجمند به نصرآباد پرداخته که اجمال آن چنین است:
1. حضور عالمی به نام ملامحمد هم زمان با شاعر در نصرآباد.
2. سنگ قبری با تاریخ 1212ق در قبرستان نصرآباد متعلق به مرحوم محمد ولد ملافضلعلی نصرآبادی.
3. نسبت اشعاری به ملافضلعلی، در پایان یک آنموذج خطی به خط ملاعبدالحفیظ نصرآبادی با تاریخ 1229 قمری. 
***** 
• دیدار یار
این نوشته را با غزلی از مرحوم ملافضلعلی نصرآبادی به پایان می بریم:
 

 

خوش آن دم که یاری به یاری رسد               به امّــــید، امّـــــیدواری رســـد
 

 

    پس از صـدمت ناخوشــــیهای دی               به عـــین خـــزانش بهاری رســد
 

 

     شـود دیـده روشــن ز دیــدار یـار               که از مقــدم او غبـــــاری رســد
 

 

     چه باکش غمـــین از غــم روزگار               غمـش را اگر غمگســـاری رســد
 به عصیان خود منفعل گشته«فضل»               به دادش مگر شـــهریاری رســـد
*****

پی نوشت ها:
 (1) آقای ساداتی نژاد در کتاب تاریخ سفید شهر از ملافضلعلی در ردیف علمای آن شهر نام برده است و حال آن که به نظر می رسد هیچ گونه شاهدی دالّ بر روحانی بودن او هم وجود ندارد چه رسد به عالم بودن. در مقدمه ای که درباره علمای سفید شهر نوشته ام، گذشت که در برهه ای از زمان عنوان«ملا» برای افرادی غیر از علما و روحانیان، متداول بوده است که شعرا از جمله آنها بوده اند.
حقیر، مثنوی مجلس افروز را با دقت تمام مطالعه کرده دلیلی بر روحانی بودن او نیافتم روی این حساب، آنچه استاد حسن عاطفی در مطلب فوق، درباره این شاعر گرانقدر نوشته است به حقیقت، نزدیک تر است.
(2) علامه آقابزرگ تهرانی در الذریعه به ذکر این سه نسخه پرداخته و چنین می نویسد:
1211:«مثنوی مجلس افروز، لملافضلعلی النصرآبادی من شعراء عهد فتحعلی شاه قاجار... و هو احدی المثنیات الحماسیة الدینیة فی شرح احوالات النبی- صلی الله علیه و آله- فی بحر المتقارب، نظمه فی الثمانین من عمره، بعد فوت آخر أولاده العشرة. یوجد فی(الرضویة:7126 عمومی) کتابته 2 رمضان 1240 فی خمسة آلاف و ثمانمأة بیت. و أخری عند خازن زفره ای باصفهان، کتابته 3 شوال 1240- کما کتب إلینا- و أخری فی مکتبة(دانشگاه:2900) بخط حسین بن الحاجی محمد مسکنانی، کتابته ج2/1252 و ذکر فی فهرسها أن اسم الناظم فضل و هذا غیر صحیح. 
أوله: 
 

 

بنـــام خــداوند گــیتی فــروز             که روز آورد شب،شب آرد به روز
کند نیل بـر طاق ابروی شــب             زند شانه بر عنبرین مـوی شــب

 منابع:
1.مثنوی مجلس افروز، مقدمه و تصحیح:حسن عاطفی، انتشارات الطیار، قم،چاپ اول،1385
2.تاریخ سفیدشهر، سیدمحمد ساداتی نژاد، 1353، قم:زمزم هدایت، چاپ اول، 1386
3.الذریعه، علامه آقابزرگ تهرانی،چاپ دوم،1403،دارالاضواء بیروت. 
4.فهرست نسخه های خطی کتابخانه عمومی حضرت آیت الله العظمی گلپایگانی،ابوالفضل عرب زاده، قم، دارالقرآن الکریم، پاییز 78
با تشکر از جناب آقای محمد خداترس